در یک روز تعطیل، یکی از سرمایه داران تهران به دور از چشم مردم و بدون اطلاع خانواده میره به اتاق کارش(اتاق پشتی مغازه اش) تا پول هاش رو بشماره! شروع میکنه به شمردن اسکناس ها. در آخر، وقتی میخواد بیاد بیرون، می بینه در رو بستهو کلید رو پشتِ در جا گذاشته!! اتفاقا چند روز تعطیلی هم بود و او در کنار میلیونها تومن پول مُرد.
درباره این سایت